| زمان مطالعه: حدود 17 دقیقه

تفاوت روش‌های پیاده‌سازی Cloud و On-Premises چیست؟

وقتی صحبت از انتخاب پلتفرم برای راه‌اندازی یک سرویس مهم، مانند احراز هویت دیجیتال، می‌شود، یکی از سؤال‌های اساسی درباره معماری معمولاً این است: Cloud یا On-Premises؟ در ظاهر پاسخ ساده است؛ Cloud یعنی همه‌چیز روی زیرساخت ابری و On-Premises یعنی نصب روی سرورهای داخل سازمان؛ اما پشت همین انتخاب ظاهراً ساده، تفاوت‌های جدی در هزینه، امنیت، مقیاس‌پذیری و سرعت نوآوری پنهان است.  

بسیاری از شرکت‌ها در سال‌های اخیر به‌سمت مدل‌های ابری حرکت کرده‌اند؛ چون راه‌اندازی سریع، هزینه اولیه کمتر و چابکی بالاتری دارند؛ درمقابل، سازمان‌های بزرگ که برای آن‌ها تطبیق با مقررات و رگولاتوری اولویت بالاتری دارد همچنان روی مدل‌های On-Premises سرمایه‌گذاری می‌کنند تا کنترل کامل روی داده و زیرساخت داشته باشند.  

در این مطلب، ابتدا هر مدل و ویژگی‌های هر یک را مرور می‌کنیم؛ پس از آن به سراغ تفاوت‌های کلیدی Cloud و On-Premises می‌رویم و سپس سراغ مزایا و معایب عملی هر دو رویکرد می‌رویم و با دو نمونه واقعی (نتفلیکس و دراپ‌باکس) تصویر ملموس‌تری از تصمیم معماری به دست می‌دهیم. در انتها هم به‌طور مشخص بررسی می‌کنیم که در احراز هویت دیجیتال و KYC چه ملاحظاتی برای انتخاب Cloud یا On-Premises وجود دارد و بر چه اساسی می‌توان میان این دو مدل انتخاب کرد.

روش پیاده‌سازی ابری یا Cloud چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

در مدل Cloud نرم‌افزار و داده‌ها روی زیرساخت یک ارائه‌دهنده ابری میزبانی می‌شود. در این روش سازمان از سرور فیزیکی استفاده نمی‌کند، بلکه منابع پردازشی، ذخیره‌سازی و سرویس‌های نرم‌افزاری را به‌صورت اشتراکی یا Pay-as-you-go اجاره می‌کند. دسترسی معمولاً ازطریق اینترنت و با API، پنل مدیریتی یا رابط وب انجام می‌شود.  

این مدل معمولاً برای سرویس‌هایی که رشد سریع دارند، مانند کسب‌وکارهای فین‌تکی B2C، معمولاً جذاب‌تر است؛ چون اجازه می‌دهد ظرفیت لازم برای پذیرش کاربران جدید را درلحظه اضافه کنند.

مزیت‌های مدل Cloud

مزیت‌های استفاده از مدل Cloud را می‌توان این‌گونه برشمرد:

  • هزینه اولیه پایین‌تر: نیازی به خرید و نصب سرور و تجهیزات فیزیکی نیست؛ پرداخت معمولاً به‌صورت اشتراک یا بر اساس مصرف است.  
  • راه‌اندازی سریع: فعال‌سازی سرویس در مقیاس SaaS یا PaaS می‌تواند در حد چند ساعت انجام شود.
  • مقیاس‌پذیری و انعطاف: افزایش ظرفیت پردازش یا ذخیره‌سازی به‌سرعت و بدون فرایند تدارکاتی طولانی انجام می‌شود.  
  • بی‌نیازی از تیم بزرگ زیرساخت: نگهداری سخت‌افزار، پچ امنیتی و مانیتورینگ ۲۴/۷ بر عهده ارائه‌دهنده است.
  • به‌روزرسانی و نوآوری مداوم: مشتری خودبه‌خود از آخرین نسخه‌ها، الگوریتم‌ها و قابلیت‌های جدید بهره می‌برد. 
  • الگوی هزینه عملیاتی؛ سازمان، به‌جای هزینه سرمایه‌ای سنگین اولیه، هزینه دوره‌ای می‌پردازد.

در کنار این مزایا، مدل ابری محدودیت‌هایی هم دارد که باید شفاف دیده شوند.

محدودیت‌ها و ریسک‌های Cloud

محدودیت‌ها و ریسک‌های Cloud از این قرار است:

  • کنترل کمتر روی داده و زیرساخت: داده روی زیرساخت شخص سوم ذخیره و بخشی از کنترل به آن شرکت واگذار می‌شود.  
  • وابستگی به اینترنت و فروشنده: قطع اینترنت یا اختلال در سرویس ارائه‌کننده می‌تواند سرویس کسب‌وکار را تحت‌تأثیر قرار دهد؛ Vendor Lock-in هم ریسک استراتژیک دیگری است.  
  • هزینه‌های بلندمدت در استفاده سنگین: برای بارهای بسیار بالا، مجموع اشتراک‌های بلندمدت می‌تواند از هزینه زیرساخت اختصاصی بیشتر شود؛ به‌خصوص در مقیاس‌های بزرگ.  

برای بسیاری از کسب‌وکارهای رو‌به‌رشد، Cloud بهترین نقطه شروع است، اما هرچه مقیاس و حساسیت داده بالاتر می‌رود، لازم است بار دیگر در معادله هزینه و ریسک بازنگری شود.

On-Premises چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

مدل On-Premises به‌این صورت است که در آن نرم‌افزار روی سرورها، ذخیره‌سازها و شبکه‌ای اجرا می‌شود که در مالکیت و کنترل خود سازمان است. دیتاسنتر می‌تواند در ساختمان سازمان یا در یک مرکز داده اجاره‌ای (colocation) باشد، اما نکته مهم این است که مالکیت و مدیریت سیستم‌عامل، پایگاه‌داده و لایه‌های امنیتی بر عهده خود سازمان است.  

On-Premises بیشتر انتخاب سازمان‌هایی است که حاکمیت داده، انطباق با مقررات و کنترل معماری برای‌شان بسیار اولویت دارد. این مدل زیرساخت‌محورتر است و از سازمان انتظار بلوغ فنی بالاتری دارد. در صنایع حساس، مانند بانکداری، بیمه، دولت و زیرساخت‌های حیاتی، این مدل هنوز انتخاب غالب است؛ چون هم از نگاه رگولاتوری و هم از منظر حاکمیت داده، کنترل‌پذیرتر است.

مزایای On-Premises

مهم‌ترین مزیت‌های استفاده از روش پیاده‌سازی On-Premises از این قرار است:

  • کنترل و سفارشی‌سازی عمیق: از تنظیمات شبکه و فایروال تا پایگاه‌داده و لاگینگ، همه‌چیز قابل تنظیم بر اساس سیاست‌های داخلی است.  
  • حاکمیت داده و انطباق: داده‌های حساس در سرورهای تحت مالکیت سازمان باقی می‌ماند؛ انطباق با قوانین محل نگهداری داده ساده‌تر است.  
  • وابستگی کمتر به اینترنت برای استفاده داخلی: در پردازش داخلی حتی با قطع اینترنت هم سرویس در شبکه سازمانی در دسترس می‌ماند.
  • به‌صرفه بودن در مقیاس بسیار بالا: برای شرکت‌هایی که بار پردازشی دائمی و بسیار زیاد دارند، هزینه بلندمدت می‌تواند کمتر از Cloud باشد؛ همان‌طور که نمونه‌های بزرگی مثل Dropbox نشان داده‌اند.  
  • کنترل ۱۰۰ درصد روی تنظیمات، دسترسی‌ها و خط‌مشی امنیتی

محدودیت‌ها و ریسک‌های On-Premises

در کنار این مزایا موانع جدی هم وجود دارد که انتخاب On-Premises را برای همه کسب‌وکارها منطقی نمی‌کند:

  • هزینه سرمایه‌ای سنگین در شروع: خرید سرور، ذخیره‌ساز، شبکه، لایسنس‌ها و آماده‌سازی دیتاسنتر نیازمند بودجه قابل‌توجه است.  
  • پیچیدگی راه‌اندازی و ارتقا: استقرار و به‌روزرسانی سیستم‌ها هفته‌ها و ماه‌ها زمان می‌برد و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق است.
  • نیاز به تیم فنی قوی: نگهداری On-Premises بدون تیم متخصص شبکه، سیستم، امنیت و دیتابیس عملاً ممکن نیست.
  • ریسک فرسودگی زیرساخت: چند سال بعد بخشی از سرمایه‌گذاری اولیه باید دوباره تکرار شود تا تجهیزات قدیمی جایگزین شوند.

نتیجه این است که On-Premises بیشتر مناسب سازمان‌هایی است که در انتخاب میان Cloud و On-Premises، برای حاکمیت داده درمقابل چابکی اولویت می‌دهند.

تفاوت‌های کلیدی میان Cloud و On-Premises

اگر بخواهیم تفاوت‌های Cloud و On-Premises را در یک نگاه ببینیم، این جدول تصویر خلاصه‌ای از این دو مدل می‌دهد:

معیارCloud (ابری)On-Premises (در محل)
محل استقراردیتاسنتر ارائه‌کننده سرویس ابریدیتاسنتر سازمان یا کولوکیشن
الگوی هزینههزینه عملیاتی، اشتراک یا Pay-as-you-goسرمایه‌گذاری اولیه + هزینه نگهداری
مقیاس‌پذیریبسیار سریع و الاستیککندتر و نیازمند خرید و نصب سخت‌افزار
نگهداری و به‌روزرسانیبر عهده ارائه‌کنندهبر عهده سازمان
کنترل و سفارشی‌سازیکنترل محدودتر، در چارچوب پلتفرم ابریکنترل کامل، امکان سفارشی‌سازی عمیق
وابستگی به اینترنتنیازمند اینترنت پایدار برای دسترسیبرای کاربران داخلی می‌تواند مستقل از اینترنت خارجی عمل کند
مناسب برایاستارتاپ‌ها، سرویس‌های در حال رشد، بارهای متغیرسازمان‌های بزرگ، محیط‌های رگولاتوری، داده‌های بسیار حساس

این تفاوت‌ها در ظاهر ساده‌اند، اما در تصمیم‌های استراتژیک سازمانی اثر عمیقی دارند؛ مثلاً شرکتی که رشد سریع دارد و تیم فنی کوچک، معمولاً با Cloud مسیر امن‌تری می‌رود؛ درمقابل، بانکی که حساسیت بیشتری به داده دارد، احتمالاً On-Premises را ترجیح می‌دهد، حتی اگر هزینه و پیچیدگی بیشتری بپردازد.  

نمونه‌های پیاده‌سازی Cloud و On-Premises در شرکت‌های بزرگ

بررسی دو مثال از بازیگران بزرگ در دو صنعت متفاوت تفاوت نگاه‌ها در روش پیاده‌سازی را ملموس‌تر می‌کند. نتفلیکس و دراپ‌باکس، هر دو، با مسئله انتخاب میان روش‌های Cloud و On-Premises به‌صورت عملی روبه‌رو شده‌اند.

نتفلیکس: همه‌چیز روی ابر

نتفلیکس تقریباً کل زیرساخت سرویس استریم خود را روی AWS بنا کرده است. آن‌ها، با استفاده از چندین منطقه جغرافیایی AWS، در هر لحظه قادرند هزاران سرور و ترابایت‌های ذخیره‌سازی را ظرف چند دقیقه آماده کنند و به بیش از صدها میلیون کاربر سرویس بدهند.  

مهم‌ترین مزیت Cloud برای نتفلیکس ترکیبی از مقیاس‌پذیری بسیار بالا، چابکی در ارائه امکانات جدید و حذف هزینه و پیچیدگی دیتاسنتر اختصاصی بوده است. این تصمیم معماری به آن‌ها اجازه داده است تا روی تجربه کاربر و محتوای اختصاصی تمرکز کنند و ساخت و نگهداری زیرساخت را به AWS بسپارند.

دراپ‌باکس: بازگشت از Cloud به زیرساخت اختصاصی

دراپ‌باکس سال‌ها از AWS استفاده کرد، اما پس از رسیدن به مقیاس بسیار بزرگ، تصمیم گرفت بخش عمده‌ای از زیرساخت خود را به دیتاسنتر اختصاصی‌اش منتقل کند. این مهاجرت به دراپ‌باکس کمک کرد در دو سال حدود ۷۴.۶میلیون دلار صرفه‌جویی در هزینه‌های عملیاتی داشته باشد.  

دراپ‌باکس همچنان بخش کوچکی از بار خود را روی Cloud نگه داشت، اما تجربه‌اش نشان داد که در مقیاس hyperscale ،On-Premises یا مدل هیبریدی می‌تواند از نظر مالی به‌صرفه‌تر باشد، به‌شرطی که سازمان بتواند هزینه و پیچیدگی فنی دیتاسنتر اختصاصی را مدیریت کند.

Cloud و On-Premises در احراز هویت دیجیتال

وقتی صحبت از احراز هویت دیجیتال و احراز هویت بایومتریک می‌شود، انتخاب میان Cloud و On-Premises حساس‌تر هم می‌شود؛ چون پای داده‌های بسیار حساس هویتی، تصویر چهره، صدا و مدارک مختلف در میان است که می‌توانند به تراکنش‌های مالی هم مربوط باشند.

بسیاری از ارائه‌کنندگان راهکارهای KYC و احراز هویت دیجیتال در دنیا در سال‌های اخیر هر دو مدل Cloud و On-Premises را ارائه می‌کنند. مقایسه‌ این دو مدل در پیاده‌سازی احراز هویت این‌طور نشان می‌دهد:

  • مدل Cloud برای کسب‌وکارهایی با تیم فنی کوچک، نیاز به راه‌اندازی سریع، مقیاس‌پذیری بالا و تعداد زیاد کاربران آنلاین گزینه منطقی‌تری است؛
  • مدل On-Premises معمولاً برای بانک‌ها، رگولاتور‌ها و سازمان‌هایی پیشنهاد می‌شود که الزامات سفت‌وسخت حاکمیت داده و حفاظت و نگهداری اطلاعات دارند یا می‌خواهند فرایندهای احراز هویت را به‌صورت عمیق با سیستم‌های داخلی یکپارچه کنند.  

مزیتی که در Cloud برای راهکارهای احراز هویت دیجیتال به‌طور خاص پررنگ می‌شود به‌روزرسانی سریع الگوریتم‌های تشخیص تقلب و دیپ‌فیک و استفاده از داده‌های گسترده‌تر است. ارائه‌کننده‌ای که برای میلیون‌ها مشتری احراز هویت انجام می‌دهد می‌تواند الگوهای حمله جدید را سریع‌تر شناسایی و در مدل‌های خود اعمال کند.

نقطه قوت اصلی در On-Premises کنترل کامل روی داده و فرایند است. سازمان می‌تواند تصمیم بگیرد داده‌ها در چه لایه‌ای نگهداری شوند، چه کسی به آن‌ها دسترسی داشته باشد و چه سیاست‌هایی برای retention و حذف داده اعمال شود. برای نهادهایی که حتی «متادیتای احراز هویت» را نباید از محدوده زیرساخت داخلی خارج کنند این سطح کنترل حیاتی است.

جیبیت؛ انتخاب میان Cloud و On-Premises براساس نیاز هر کسب‌وکار

جیبیت احراز هویت دیجیتال و سرویس‌های بایومتریک را فقط در یک مدل معماری ارائه نمی‌کند. بسته به صنعت، اندازه کسب‌وکار و الزامات رگولاتوری، شما می‌توانید هم از زیرساخت ابری (Cloud) استفاده کنید و هم در صورت نیاز، نسخه On-Premises را روی سرورهای داخلی خودتان پیاده‌سازی کنید. 

برای کسب‌وکارهای آنلاین و فین‌تک‌هایی که سرعت راه‌اندازی، مقیاس‌پذیری و کاهش هزینه اولیه برایشان اولویت دارد، نسخه ابری جیبیت این امکان را می‌دهد که با کمترین تغییر در زیرساخت، احراز هویت دیجیتال را به‌صورت سرویس و ازطریق API در محصول خود ادغام کنند؛ در مقابل، سازمان‌های بزرگ‌تر، بانک‌ها و نهادهایی که ملزم به نگهداری داده در زیرساخت داخلی و حاکمیت سخت‌گیرانه روی داده‌های هویتی هستند، می‌توانند همین سرویس را در قالب On-Premises و در دیتاسنتر خودشان دریافت کنند و کنترل کامل روی داده، لاگ‌ها و تنظیمات امنیتی داشته باشند.

مزیت اصلی این رویکرد دوگانه این است که معماری سرویس‌های احراز هویت جیبیت وابسته به یک مدل ثابت نیست؛ شما می‌توانید براساس مرحله رشد، برآورد بار ترافیکی و سیاست‌های امنیتی‌تان، مدل مناسب را انتخاب کنید. اگر می‌خواهید جزئیات بیشتری درباره فرایند احراز هویت دیجیتال، تجربه کاربری و لایه‌های امنیتی این سرویس بدانید، می‌توانید راهنمای جامع احراز هویت آنلاین و eKYC جیبیت را در این مطلب ببینید:

کدام‌یک از روش‌های پیاده‌سازی احراز هویت بایومتریک مناسب شماست، Cloud یا On-Premises؟

جمع‌بندی

تفاوت اصلی Cloud و On-Premises در محل میزبانی و مدل مالکیت زیرساخت است، اما اثر این تفاوت روی هزینه، امنیت، مقیاس‌پذیری و سرعت نوآوری بسیار عمیق‌تر از یک جابه‌جایی فنی ساده است. Cloud راهی است برای سازمان‌هایی که می‌خواهند با حداقل هزینه اولیه، احراز هویت بایومتریک و سرویس‌های مبتنی بر هوش مصنوعی را راه‌اندازی کنند. On-Premises انتخاب سازمان‌هایی است که می‌خواهند یا مجبورند کنترل کامل روی داده و زیرساخت داشته باشند و در عوض، هزینه و پیچیدگی بیشتری را بپذیرند.

پرسش‌های متداول درباره تفاوت روش‌های پیاده‌سازی Cloud و On-Premises

تفاوت اصلی Cloud و On-Premises چیست؟

تفاوت اصلی در محل استقرار و مدل مالکیت زیرساخت است. در Cloud نرم‌افزار و داده‌ها روی زیرساخت ارائه‌کننده ابری میزبانی می‌شود و سازمان به‌صورت اشتراکی از آن استفاده می‌کند؛ درحالی‌که در On-Premises نرم‌افزار روی سرورها و شبکه تحت‌مالکیت خود سازمان نصب می‌شود و مسئولیت نگهداری، امنیت و ارتقا کاملاً بر عهده همان سازمان است.

برای احراز هویت دیجیتال (eKYC)، Cloud بهتر است یا On-Premises؟

مدل Cloud برای کسب‌وکارهای دیجیتال با تیم فنی کوچک و نیازمند به راه‌اندازی سریع معمولاً چابک‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌تر است و امکان به‌روزرسانی سریع الگوریتم‌های ضدتقلب را می‌دهد؛ درمقابل، سازمان‌هایی که ملزم به نگهداری داده در زیرساخت داخلی هستند یا به کنترل حداکثری روی داده‌های هویتی نیاز دارند، اغلب On-Premises یا مدل هیبریدی را ترجیح می‌دهند.

چه زمانی استفاده از مدل هیبریدی پیشنهاد می‌شود؟

مدل هیبریدی زمانی پیشنهاد می‌شود که سازمان بخواهد از مزایای هر دو روش استفاده کند؛ یعنی بخشی از سرویس‌ها و داده‌های حساس را در زیرساخت داخلی نگه دارد و درعین‌حال، برای برخی ماژول‌ها یا بارهای متغیر از Cloud بهره ببرد. این مدل به‌ویژه برای سازمان‌های در حال گذار از زیرساخت سنتی به معماری ابری یا کسب‌وکارهایی که هم با الزامات رگولاتوری و هم با نیاز به مقیاس‌پذیری بالا روبه‌رو هستند گزینه متعادل‌تری است.

منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *